۱۳۹۰ دی ۲۹, پنجشنبه
۱۳۹۰ دی ۲۶, دوشنبه
عفو عمومی بشار اسد و شکنجه کودک شیرخوار: مرده شوی سازمانهای بینالمللی را ببرند
دو خبر در سوریه به فاصله دو روز: اولی اعلام عفو عمومی توسط قاتل حدود ۶۰۰۰ سوری و دومی شکنجه کودک شیرخوار برای اخذ اعتراف از پدر و مادر سوری. کدام را باید باور کرد. ظاهرا درسهایی که بشار اسد از علی خامنهای گرفته است را دارد خوب پس میدهد! در وقایع پس از انتخابات ۸۸ بسیار دیدیم و شنیدیم که با آزار خانواده دستگیرشدگان، تلاش در درهمشکستن مقاومت بازداشت شدهگان را داشتند. اما اینک بشار پا را فراتر گذاشته و از شکنجه کودک شیرخوار باکی به خود راه نمیدهد. چرا؟ چون با آدمکشیهای او تا کنون برخورد جدی نشده است. آیا هنوز کسی پیدا میشود که عفو عمومی این مردک خونخوار را باور کند؟ شگفتآور اینست که سازمانهای بینالمللی را سکوت مرگآوری فراگرفته است و کسی را ککای هم نمی گزد! آیا سازمان ملل و شورای امنیت مرده است؟ چرا کسی را یارای کمکرسانی به این مردم ستمدیده نیست؟ چه دستان کثیفی در پشت پردهی سیاست در کار است که نمیگذارد از بشار اسد جلوگیرند؟ مرده شوی سازمانهای بینالمللی را ببرند، که تا کنون برای مردم سوریه کاری از پیش نبردهاند
جایزه گلدن گلوب، فرصتی که نباید از دست داد: پایکوبی و نمایش غرور یک ملت در خیابانها
چه حکومت، دوست داشته باشد و چه نه، رژیم جرئت نخواهد کرد، از پایکوبی مردم در خیابان ها به مناسبت تعلق جایزه ارزنده گلدن گلوب، به فیلم «جدایی نادر از سیمین» ساخته اصغر فرهادی جلوگیرد. فرصت را نباید تحت هیچ شرایطی از دست داد برای نشان دادن همبستگی ملی و پشتیبانی از سینماگرانی که ثابت کردهاند به رژیم وابستگی ندارند و همواره در تحقق اهداف سینمای مستقلِ از حاکمیتِ جمهوری اسلامی، کوشیدهاند. بیاییم بار دیگر با شرکت در جشن بزرگ ملت، پیش از آنکه، این پایکوبی به مصادرهی حکومتیان درآید، برای شادیای که به آن نیاز داریم و برای ترمیم غرور ملیمان گردهم آییم در هر گوشهای از جهان که هستیم
۱۳۹۰ دی ۲۴, شنبه
باید از آقای علایی پشتیبانی کنیم: شجاعت او ستودنیست! از خود نرانیماش
از اطلاعیه آقای علایی نباید، این برداشت صورت گیرد که او تسلیم شده است و او را مورد سرزنش قرار داد. او در هیچ کجای مطلباش پاچهخواری نکرده است. شرایط او را باید درک کرد. فضای کشور و خفقان موجود را باید با چشم باز نگاه کرد. من اطمینان دارم امثال آقای علایی بسیارند در ردههای مختلف نظامی و کشوری. با حمایت از ایشان باید این فرصت را به دیگران نیز داد، تا عریان اعتراضاتشان را مطرح کنند حتا در لفافه! حیف است این غیور مردان را از دست بدهیم. باید از آقای علایی پشتیبانی کنیم: شجاعت او ستودنیست! از خود نرانیماش
۱۳۹۰ دی ۲۲, پنجشنبه
خاطره: کفش مردانه هر جفت ۵۸ تومان و نان سوخاری هر بسته ۲۰ ریال
هر جفت کفش مردانه بلا ۵۸ تومان - آگهی مربوط به قبل از انقلاب
هر بسته نان سوخاری ویتانا ۲۰ ریال - آگهی مربوط به قبل از انقلاب
آنکارا - تهران و تهران - آنکارا: راهی پُر هزینه به واشنگتن؟
تازهگیها خبرهای تاملبرانگیز، زیاد میشنویم. مثلا یکی دو روز پیش سایت تابناک مطلبی داشت با عنوان" آیا هنوز هم مذاکرات باید در استانبول برگزار شود؟" که بخشی از آن میپردازد به پیغامهایی که وزیر امور خارجه ترکیه در سفرش به ایران برای حاکمان رژیم جمهوری اسلامی، به ارمغان آورده است. این بخش چنین میگوید: «... تا جايي كه امروز، وزير خارجهاش {ترکیه} هنگام سفر به تهران بسته اقتصادی پيشنهادی به مقامات ايراني ميدهد و از آنها ميخواهد در مقابل، ۱ - دست از حمايت بشار اسد كشيده، ۲ - به مالكی فشار وارد كنند تا طارق الهاشمی به بغداد بازگردد، ۳ - عليه نيروهای فرامنطقهای در خليج فارس ـ آمريكا ـ اقدام نكند و ۴ - سرانجام هم به مذاكره هستهای خود با اروپا بازگردد» تا اینجای کار اهمیت این خبر در این است که آمریکا دارد شرایط خود را برای رها سازی ایران از تحریمها به ایران اعلام میکند و اما از سوی دیگر سایت شرق نیز دو روز پیش مطلبی داشت به نقل قول از سوی سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا پس از سفر وزیر خارجه ترکیه به ایران، با عنوان "پیام تهران رسید، مشاوره با ترکیه آغاز شد". و اما خبر آخر که امروز رسانهای شد، عزیمت علی لاریجانی، مذاکره کننده ارشد پیشین هستهای و رییس فعلی مجلس، امروز راهی ترکیه شد تا به ظاهر پیرامون فقط مسایل هستهای - که مسولش در جمهوری اسلامی کس دیگریست و در غیاب رییس دولت - چانهزنی کند. کنار هم چیدن همین سه خبر که کمتر از یکهفته اتفاق افتاده است می تواند گویای تحرکاتی باشد که جمهوری اسلامی برای بهدر شدن از بحران شدیدی که دست به گریبانِ آن شده، در پیش گرفته است. به گمان من آمریکا دارد از موضع قدرت خواستههای خود را مو به مو به جمهوری اسلامی دیکته میکند و چند برداشت نیز می توان به شرح زیر از آنها متصور شد
اول: هارت و پورتهای مقامات جمهوری اسلامی و خط و نشان کشیدنها، بیشتر، مصرف داخلی دارد، اما در پشت صحنه، خبرهای دیگری در جریان است. چنانچه رژیم از مواضع هسته ای خود عقب نشینی کند، ذلت و خواری ناشی از شکست طرح هستهای علی خامنهای و هزینههای هنگفت تحمیل شده بر مردم ایران طی شش سال اخیر را در این رابطه به اثبات خواهد رساند
دوم: ترکیه به یقین از این واسطهگری منفعت بسیار میبرد، چون با توجه به بسته اقتصادی پیشنهادیاش به ایران، به نظر میرسد حقالزحمهاش از این طریق از سوی ایران پرداخت خواهد شد
سوم: مهمترین امتیازی که طی این رفت و آمدها، برای ایران در نظر گرفته شده و دستگاه تبلیغات رژیم از هم اکنون آنرا در بوق و کرنا کرده، اینست که، محل مذاکرات آتیِ هسته ای بین جمهوری اسلامی و غرب، ترکیه خواهد بود، که این امر نیز بیشتر یک درخواست شکلیست تا محتوایی. اگر قرار باشد چیزی نصیب ایران گردد - که تا حصول نتیجه نهایی از مذاکرات، نمیتوان اظهار نظر قطعیای کرد - چه فرقی میکند که مذاکرات در کجا انجام شود. پس این درخواست سودمندی ویژهای برای مذاکره کنندگان ایرانی نخواهد داشت، مگر هزینه سفر و اقامت که در شرایط بد اقتصادی کشور، نوعی صرفه جویی ارزی محسوب میشود
***
اما براستی سوال اینست که: آیا پروازهای آنکارا - تهران و تهران - آنکارا، به واشنگتن ختم میشود و با چه هزینهای؟ و در این میان کدام سوی مذاکره دست پُر مذاکره را به پایان میبرد؟ وآخر اینکه بالاخره ما نفهمیدیم، آیا آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند، یا غلطهایی کرده است؟ آخرتر اینکه با توجه به مذاکراتِ در جریان در آنکارا، عزیمت ناوهای جنگی بریتانیا و آمریکا به خلیج فارس، چه میزان در روند مذاکرات تاثیر گذار است و آیا جمهوری اسلامی خود را در محاصره کامل نمی بیند و بابت آن هزینهی هنگفتی پرداخت نخواهد کرد که تماما از جیب ملت ایران برون خواهد رفت؟
۱۳۹۰ دی ۲۱, چهارشنبه
اشتراک در:
پستها (Atom)