علی خامنهای، که به مناسبت عید مبعث سخن میگفت دوباره دولت آمریکا را متهم کرد که با "شبیه سازی" قیام های مردمی اخیر برخی از کشورهای عربی و شمال آفریقا، در سوریه، قصد دارد دولت این کشور را دچار مشکل کند. وی گفت: "سوریه در خط مقاومت قرار دارد و ماهیت حوادث آن با ماهیت حوادث دیگر کشورهای منطقه متفاوت است...". اما نگفت که هزاران نفری که تا کنون توسط بشار اسد به قتل رسیدهاند، و دهها هزار نفری که خانه و کاشانه خود را رها کرده و آواره کشورهای همسایه شدهاند به چه شکلی به امریکاییها پیوند خوردهاند، و اگر سران خیزش مردمی در سوریه با غربیها سر و سری دارند، پس چگونه است که در ناف پایتخت قادر به گردهمآیی و تشکیل کنفرانس مطبوعاتی هستند بدون آنکه بازداشت شوند؟
خامنهای اما اینرا خوب میداند که اگر قبلا مورد فشار یا تهاجم غربیها قرار میگرفت، همدستانش مثل حسن نصرالله و بشار اسد، ممکن بود با تحرکات نظامی جسته و گریخته، و پایگاههایی که در اختیار نیروهای سپاهپاسداران قرار میدادند، مشکلاتی برای غربیها بوجود آورند و موی دماغ شوند، ولی چنانچه حاکمان سوریه، شرشان را از سر مردم سوریه کم کنند و نیروهای پاسدار متعلق به جمهوری اسلامی، نیز مجبور شوند سوریه را ترک کنند، آنوقت حکومتی در سوریه حاکم خواهد شد، که تکلیفش با خامنهای و همدستانش در منطقه روشن خواهد شد و قدرت مانور رژیم جمهوری اسلامی در پیوند با سرکوب ملت ایران در داخل آنقدر کاهش مییابد که تن به تغییر قانون اساسی - آنچه که مورد اتفاق جنبش است - و آمدن دولت منتخب مردم، خواهد داد
بشار اسد در سرکوب مردم سوریه چیزی کم نگذاشته و از آنجا که مردم سوریه آگاهی کامل به یاریهای خامنهای از بابت اعزام نیروهای سرکوبگر وارسال تخهیزات سرکوبگرانه به سوریه دارند، لذا از خامنهای و دارودستهاش نیز بهشدت نفرت دارند
هردوشان - هم خامنهای و هم بشار اسد - مردمشان را مورد ضرب و شتم و کشتار قرار دادهاند، و خودکامگی را به انتها درجه آن رساندهاند، پس آن روز نزدیک است که ما مردمان ایرانی و سوری هردو را زیر کشیم و به یک گاری بندیم