عکس جنتی همراه ناصرالدین شاه - شوخی با نمیرالمومنین
۱۳۹۰ آذر ۲۹, سهشنبه
۱۳۹۰ آذر ۲۷, یکشنبه
شرایط بیثبات و نشانههای اضمحلال: تبدیل نقدینگی ریالی به دلار و طلا
هر دلار در بازار آزاد ایران یک رکورد تاریخی به جا گذاشته و به ۱۴۰۰ تومان رسیده است (بی بی سی). قیمت دلار و طلا بالا برود یا پایین بیاید، مردم ایران، دورنمای خوبی را از آینده کشور متصور نیستند و همین شرایط بیثبات سبب شده است که نقدینگی ریالی خود را به دلار و طلا تبدیل کنند، با این گمانه زنی که شرایط سیاسی و اقتصادی جمهوری اسلامی به سمتی در حرکت است که هیچ امیدی به بهبود اوضاع نیست. از منظر سیاست خارجی با سکانداری علی خامنهای ایران در بدترین شرایط سی سال گذشته بسر می برد و مردم بخوبی اوضاع را درک می کنند که با توجه به تنش موجود میان حاکمان ایران و جامعه بینالمللی، هر آن احتمال هر گونه اتفاق نامترقبهای میرود، اما از منظر سیاست داخلی نیز دولت و دستگاه رهبری طی دوسال و نیم گذشته قادر نشدند جراحتهایی را که در دل مردم ایجاد کردند، تسکین دهند حتا به نظر می رسد که نخواستند آلامی باشند بر دردهای مردم. از منظر اقتصادی نیز کشور را میتوان به یک شرکت ورشکسته تشبیه کرد. سیاستهای خرد و کلان اقتصادی رژیم و نیز کاهش قیمت جهانی نفت، باعث گردیده وضعیت اقتصادی بسیار اسفناک بنماید بطوریکه بسیاری از کارخانجات تعطیل شده و بیکاری سرتاسر جامعه کارگری را در نوردیده. از سوی دیگر قدرت و توان خرید مردم روز بروز کاهش یافته و روزهای تنگدستی را نمودار کرده است، همچنین توان دولت در پرداخت یارانهها نسبت به گذشته ضعیفتر شده و کشور به لبه پرتگاه نزدیک تر گشته است
در مجموع موارد اشاره شده، میتوان این انتظار را داشت که نرخ برابری ارزهای خارجی و نیز طلا با ریال تا چند برابر به ضرر ریال، تغییر کند، بدین معنی که ریال ارزش خود را کاملا از دست بدهد، لذا با توجه به جوانب مختلف که حاکی از بیثباتی و رفتن به سمت اضمحلال در همه زمینههاست، حرکت مردم برای تبدیل نقدینگی ریالی خود به ارز یا طلا را، شاید بتوان عمل درستی تلقی کرد، تا شاید راه گریزی باشد برای جلوگیری از تنگدستی بیشتر
۱۳۹۰ آذر ۱۷, پنجشنبه
۱۳۹۰ آذر ۹, چهارشنبه
۱۳۹۰ آذر ۴, جمعه
۱۳۹۰ مهر ۳, یکشنبه
آقای خامنهای! اگر ریگی به کفش نداری، پرونده اختلاس خیابان فاطمی را به جریان بینداز
آمدند و گفتند رهبرشان با ادامهی بررسی پرونده اختلاس خیابان فاطمی مخالف است و بیسر و صدا پرونده را به بایگانی سپردند! چرا؟ مگر در بررسی اختلاس مربوطه که با شرکت بیمه پیوند داشت و طی آن میلیاردها تومن جابجا شده بود، چه دستهایی را رو میکرد؟ احمدینژاد و همدستانش از جمله محمد رضارحیمی معاونش دستانشان در این اختلاس ردیابی شده بود. آنها از پولهایی که از این طریق بالا کشیده بودند، مقدمات تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری و در پی آن کودتای انتخاباتی را تدارک دیده بودند. چند نماینده مجلس برای تسویه حسابهای گروهی و نه از سر دلسوزی، پای این پرونده را به میان کشیدند و آنجا که با هشدار احمدینژاد به خامنهای مبنی بر هزینه کردن پولهای اختلاسی در فراهم سازی بستر کودتای انتخاباتی ۸۸ و اثر برجستهی آن در پیروزی کودتا، رهبر دستور توقف ابراز هرگونه حرف و حدیثی را پیرامون این پرونده صادر کرد، به ناگهان همه پا پس کشیدند و پرونده از فضای رسانهها محو گردید
به باور من رو شدن پرونده اختلاسی ۳ هزار میلیاردی که در چند هفته اخیر سر و صدای زیادی به پا کرد، فرصتی برای رژیم فراهم نمود تا سرپوشی برای محو کردن پرونده خیابان فاطمی از اذهان جامعه و نوعی انحراف افکار عمومی از مسایل با اهمیتتری که رژیم با آنها دستبگریبان است، بوجود آید. چنین به نظر می رسد که طرح و پیگیری پرونده اختلاس ۳ هزار میلیاردی به مراتب کمخطرتر از سایر پروندههایی است که به نوعی در آشکارسازی کودتا نقش پر اثر میتواند داشته باشد. حداکثر پیامدی که بررسی پروندهی ۳ هزار میلیاردی میتواند داشته باشد، دراز کردن اختلاس کنندگان و چند مدیر بانک و نهایتا استیضاح یک وزیر گمنام است که نه تنها رژیم را به خطر نمیاندازد که آنرا از منظر عدالتخواهی شهرهی اذهان داخلی مینماید
آقای خامنهای! اگر ریگی در کفش نداری دستور به جریان افتادن پرونده خیابان فاطمی را در یک دادگاه صالحه و نه در پشت درهای بسته، صادر کن تا معلوم شود رییس جمهور محبوب و همفکر شما چگونه به رییسالوزرایی دست یافت و نیز آشکار شود چه کسانی بصیرت داشتهاند و چه کسانی بیبصیرت بودهاند
۱۳۹۰ شهریور ۳۰, چهارشنبه
سی ویکم شهریور است همین روزها - آری اینچنین بود که تهران بمباران شد: اما عجب پوست کلفت شدیم ما بعدها
عکس تزیینی از بمباران گوشهای از کشور
طرفهای ظهر بود و داشتم میرفتم یکی از دوستانم را که کارگاهی توی جاده مخصوص کرج داشت، ببینم. از قبل قرار گذاشته بودم که سر راه ناهار بگیرم و ببرم باهم بخوریم. یه چلوکبابی می شناختم به نام چلوکبابی سعید. غذا را سفارش داده بودم و مسول مربوطه داشت برام بستبندی میکرد که صدای عجیب و غریبی که به عمرم نشنیده بودم، تمام محوطه چلوکبابی را لرزاند و خودم نیز سراسیمه به بیرون از چلوکبابی دویدم. روبروی چلوکبابی یک ساختمان اداری چند طبقه شیشهای بود اون دست جاده که دقیقا یادم نیست مربوط به کدام شرکت و کارخانه بود. ناگهان تمام شیشههایش را فروریخته یافتم. همه وحشتزده به کنار جاده ریخته بودند. غذا را گرفتم و با توجه به ۱۰ دقیقه فاصله با دوستم، به سمت کارگاه او عزیمت کردم. در همین فاصله که به سمت غرب در حال رانندگی بودم دو هواپیمای جنگی سیاه رنگ را دیدم که در فاصله بسیار پایین از روی کارخانجات ایران خودرو، گذشتند، غرشکنان. جدا ترسیده بودم و نمیدانستم چه اتفاقی افتاده. در همان لحظه دود و آتشی از میانهی کارخانه نیز شعله کشید که یکی دوساعت بعد فهمیدم هواپیماها عراقی بودهاند و دود و آتشِ کارخانجات ایران ناسیونال از بمبهایی بوده که آنها ریختهاند اما ظاهرا یک منبع آب را داغون کرده بودند. بعد از صرف غذا با دوستم، دیدارمان را کوتاه کردیم و او هم کارگاه را زود تعطیل کرد و موقعی که راهی تهران بودم از عدهای شنیدم که عراقی ها به تهران حمله کرده اند: آری اینچنین بود که در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ تهران مورد حمله قرار گرفت و آغاز جنگ خانمانسوز ایران و عراق. اما عجب پوست کلفت شدیم بعدها
۱۳۹۰ شهریور ۲۸, دوشنبه
به کجا چنین شتابان؟: عکسهای کمتر دیده شده، از استاد شفیعی کدکنی
از راست: باستانی پاریزی - هوشنگ ابتهاج - شفیعی کدکنی
استاد کدکنی در آغوش استاد شجریان
استاد کدکنی در کلاس درس با دانشجویان
در سوگ قیصر امینپور
به همراه ایرج افشار
به کجا چنین شتابان؟ سرودهای از دکتر محمد رضا شفیعی کدکنی
به کجا چنین شتابان؟
گون از نسیم پرسید
دل من گرفته زینجا، هوس سفر نداری؟
ز غبار این بیابان؟
همه آرزویم اما.... چه کنم که بسته پایم....
به کجا چنین شتابان؟
به هر آن کجا که باشد بجز این سرا، سرایم
سفرت به خیر اما تو و دوستی خدا را
چو از این کویر وحشت به سلامتی گذشتی
به شکوفه ها به باران
برسان سلام ما را
۱۳۹۰ شهریور ۲۶, شنبه
احساسات مردم جریحهدارشد، اما نماینده مجلس، خواستار ماستمالی پرونده شکارچیان گردید
همانگونه که تصویر سایت دویچه وله میبینید، آمده است: انجمن حمایت از حیوانات کلیپی منتشر کرده که در آن شکارچیانی، مادهخرسی را در سمیرم کشته و شکم دو تولهاش را میدرند، در همین پیوند آزارشان نیزمیدهند و از اعمال خود فیلم میگیرند. دبیر انجمن به دویچهوله میگوید نماینده سمیرم در مجلس خواستار تخفیف مجازات عاملان شده است
***
خیلی جالب است! عمل شنیع و تاثربرانگیزی نسبت به حیوانات آنهم از نوع کمیابش، صورت گرفته، از شیرینکاری مربوطه فیلم تهیه شده و نهایتا احساسات مردم جریحه گشته، آنوقت مثلا نماینده مردم در مجلس که باید حساسیتش بیش از دیگران باشد، از دادستان می خواهد که پارتیبازی کند و در مجازات عاملان تخفیف دهد
خوب توجه کنید که چنانچه این رخداد در هر کجای دیگری از این عالم، روی میداد با توجه به مدارک و شواهد موجود، حساسیتهای جامعه و نمایندگانشان سبب میشد، اشد مجازات پیش بینی شده در قانون، برای چنین افرادی در نظر گرفته شود، اما در کشور ما تقاضای ماستمالی آنرا میکنند. فقط میتوانم بگویم متاسفم برای خودمان، که ریزهخواران سفره رژیم در هر لباس و منصبی که هستند، در ترویج خشونت نقش بسزایی دارند و در تقبیح آن، نیز بیخیال و بیمسولیت
۱۳۹۰ شهریور ۲۳, چهارشنبه
خامنهای عمامهات را بگذار بالاتر: اینم از احمدینژادت، با۳هزارمیلیارد تومان دزدی، میشد بیش از۳۰هزاردستگاه آپارتمان ساخت
آقای خامنهای عمامهات را بگذار بالاتر: اینم احمدینژادت. محاسبهی بسیار سادهایست: فرض کنید قیمت تمام شده یک دستگاه آپارتمان ۷۰ متری برای یک خانوار تنگدست، برابر است با ۱۰۰ میلیون تومان. با پول دزدیده شده میشد ۳۰ هزار خانوار بدون سرپناه را صاحبخانه کرد! همین
۱۳۹۰ شهریور ۲۲, سهشنبه
۱۳۹۰ شهریور ۱۶, چهارشنبه
عکس یادگاری رضا پهلوی ۱۷ ساله، هنگام نواختن "درام" با ارکستر جو داسن خواننده مشهور فرانسوی
جو داسن خواننده سرشناس فرانسوی در سال ۱۹۷۷ یکبار به تهران سفر کرد، هنگامی که رضا پهلوی ۱۷ ساله شده بود. جو داسن در سالن باشگاه تاج - به مدیریت مرحوم تیمسار پرویز خسروانی - که در خیابان لسانجلس آنزمان یا حجاب بعدی واقع بود در یک کنسرت عمومی ظاهر و در آن زمان بسیار مورد استقبال آندسته از جوانان ایرانی که در مدارس فرانسهزبان، تحصیل میکردند وعلاقمند به موسیقی غربی بودند، واقع شد. عکس یادگاری بالا در یک مجلس خصوصی، رضا پهلوی را نشان میدهد که با اعضای ارکستر جو داسن "درام" مینوازد. از معروفترین ترانههای جو داسن میتوان نام برد از
Et Si Tu N'Existais Pas
برگرفته از خاطرات یکی از جوانان قدیم و نیز مطلب تهیه شده توسط داریوش کدیور درسایت
۱۳۹۰ شهریور ۱۴, دوشنبه
چگونه باید بهای آزادی پرداخت شود؟ گیرِ کارِ ما کجاست؟
باید خام خیال بود که تصور شود تاق آسمان پاره میشود و چیزی به نام آزادی به دامنمان میافتد. آزادی هزینه دارد. الان که دارید این مطلب را می خوانید پیش خود می گویید طرف دارد راجع به واضحات توضیح میدهد. بله گاهی توضیح واضحات لازم است، چرا که ممکنست ما را از خواب بیدار کند، اگر خودمان را به خواب نزده باشیم! به آمارها که نگاه کنیم متوجه میشویم که چه خونها داده شده و چه شهید-لالهزارهایی آبیاری گشته تا آزادی، آن نعمتی که بسیاری از آن محرومند و دیگرانی آنرا خواستهاند و بدست آوردهاند، برای بسیاری از کشورها حاصل شده است. در جنگهای استقلال آمریکا بین سال ۱۷۷۵ تا سال ۱۷۸۳ حدود ۲۵۰۰۰ نفر کشته شدند. در انقلاب فرانسه بین سال ۱۷۸۹ تا سال ۱۷۹۹ حدود ۵۰ هزار نفر کشته داشتند. در انقلاب مشروطه خودمان آزادی بدست آمد اما در نگهداشت آن کوتاهی به عمل آمد و کم کشته و مجروح و بی خانمان نشدند. در ماجرای نهضت ملی شدن صنعت نفت، ۳۰ تیر، ۲۸ مرداد و بهمن ۵۷ نیز در راه آزادی و استقلال کم نبودند که خون خود تقدیم کردند! ماجراهای دانشجویی ۱۸ تیر و جنبش سبز و اتفاقات پس از انتخابات ۸۸ نیز از یادهایمان نرفته که خونها داده شد
چگونه است که یکصد سال است که ما پیاده و آزادی سواره و ما بدنبالش افتان و خیزان و بینتیجه. براستی کجای کار ما ایراد دارد؟ یا به عبارت عامیانهتر گیرِ کارِ ما کجاست؟ پاسخ سوالهایی مثل سوالهای زیر شاید ما را به رهنمون باشد
آیا پشتکار ما دارای لغزشهایی است؟
آیا آنجا که باید باشیم نیستیم و آنجا که نباید حضور داریم؟
آیا همواره منتظر ظهور بودهایم؟
آیا به محض کشته یا زندانی شدن رهبرانمان کار را رها کردهایم و دستهایمان را به علامت تسلیم بالا بردهایم؟
آیا پنداشتهایم بدون دردسر، آزادی درب خانههایمان را خواهد زد؟
آیا بی عملی خودمان را به گردن فریبکاری رژیم نینداختهایم؟
آیا اندیشیدهایم که اول دیگران شروع کند، بعد ما به آنها بپیوندیم؟
آیا دقیقه نودی نبودهایم؟
آیا میوهچینی را به آمایش و کاشت، ترجیح دادهایم؟
آیا به همان اندازهای که در فکر بدست آوردن بودهایم، در اندیشه تعمیر و نگهداری نیز بودهایم؟
آیا به راههای سادهتر و کوتاهتر برای حل مشکلاتمان راغبتر نبودهایم؟
آیا خطر جستهایم یا با یک پِخ نهراسیدهایم؟
آیا ریسکپذیر بودهایم و جسارت بهخرج دادهایم؟
آیا چنانچه نتوانستهایم مساله را حل کنیم، صورت آنرا پاک نکردهایم و در میانهی راه آنرا رها ننمودهایم؟
آیا به منافع ملی بیش از منافع گروهی و به منافع گروهی بیش از منافع فردی، بها و اهمیت دادهایم؟
آیا همواره از اینکه بلای گندهتری نصیبمان نشده است، شکرگزار نبودهایم؟
آیا به کمترین چیزی که بدست آوردهایم، بهرغم اینکه دارای شایستگی بهتر از آن بودهایم، زود قانع نشدهایم؟
آیا تصمیماتمان همواره از سر تعقل بوده است یا بیشتر هیجانی عمل کردهایم؟
آیا به خرد جمعی بیش از عقل خود باور داشتهایم یا همواره خود را در همهی زمینه ها عقل کل دانستهایم؟
آیا فرهنگ «سپاسگزاری» و فرهنگ «معذرتخواهی» را در زندگی سیاسیمان رعایت کردهایم؟
آیا در امور سیاسی «سرِموضعی» عمل کردهایم یا آنجا که لازم بوده است، اشتباه خودرا به نقد کشیدهایم؟
آیا دمدمی مزاج و دهانبین نبودهایم و نیستیم؟
آیا زودباور و ساده اندیش نیستیم و نبودهایم؟
آیا در بسیاری مواقع، خوشبینی بیش از حد و در مواقعی بدبینی نامعقولانه نداشتهایم؟
آیا در حل اختلافات کهنه با سایر گروهها پیشقدم شدهایم؟
آیا در بسیاری مواقع، خوشبینی بیش از حد و در مواقعی بدبینی نامعقولانه نداشتهایم؟
آیا در حل اختلافات کهنه با سایر گروهها پیشقدم شدهایم؟
در یک جلسه با استفاده از تکنیک «توفان فکری» میتوان دهها از این دست سوال مطرح کرد و آنگاه به آنها و پاسخ هایش با تامل و شکیبایی اندیشید
منبع مورد استفاده برای آمار کشته شدگان جنگهای استقلال
wiki.answers.com
منبع مورد استفاده برای آمار کشته شدگان انقلاب فرانسه
۱۳۹۰ شهریور ۱۲, شنبه
احمدینژاد، نامزد دریافت نوبل در اقتصاد: او توانست «ریال» را به «پِهِن» تبدیل کند
میتوان احمدینژاد را در رشته اقتصاد، نامزد دریافت جایزه نوبل کرد، چرا که در مدت زمان کوتاهی توانست با همدستی چپاولگران و تحت رهنمود علی خامنهای، «ریال» را به «پِهِن» تبدیل کند: الان است که تن آلفرد نوبل در گور بلرزد
۱۳۹۰ شهریور ۱۱, جمعه
آیا نباید نگران فرزندانمان باشیم؟ - رواج آزار جنسی در مدارس فوتبال کشور
در خبرها آمده است که یکی از مربیان کهنهکار فوتبال، نسبت به آزار جنسی نوجوانان در مدارس فوتبال کشورمان هشدار داده است. اینکه انحراف اخلاقی در سطح جامعه رو به فزونی است، حرف تازهای نیست، اما در جاییکه این خطر بزرگ گریبان فرزندان معصوممان را بگیرد هشدار بجایی است و بدون تردید نگران کننده برای مادران و پدران
رژیم جمهوری اسلامی بی شک در ترویج آموزههای اخلاقی طی ۳۲ سال گذشته طرح روشنی نداشته و تمامی ادعاهایش در اینکه حکومت مذهبی در راستای اشاعه اخلاقیات، به جامعه بشری خدمت خواهد کرد، به شکست انجامیده است. از تن فروشی تا استعمال مواد مخدر و علاقمندی به تماشای فیلمهای پورنو تا مصرف مشروبات الکلی تقلبی و استاندارد، چنان استفاده سرانهی رو به افزایشی داشته است که در هیچ کجای دیگر این گیتی پهناور قابل مشاهده نیست. و اما اکنون که بحث آزار جنسی کودکان و نوجوانان مطرح است آیا نباید نگران فرزندانمان باشیم؟
۱۳۹۰ شهریور ۱۰, پنجشنبه
۱۳۹۰ شهریور ۶, یکشنبه
اعترافگیری از مهدیکروبی ۷۵ ساله: نشانهی اضمحلال یک رژیم جنایتکار
***
حتا اگر شیخ شجاع، مهدی کروبی، به راهی که طی دو سال و نیم گذشته رفته است و حرفهایی که در اعتراض به تقلب در انتخابات و پیرامون تجاوز و قتل در شکنجهگاههای رژیم سفاک زده است، را رسما تکذیب کند، نه ما باور خواهیم کرد و نه افکار عمومی بینالمللی
چنانچه قرار باشد مصاحبهای در تلویزیون از او پخش شود مبنی بر آنکه حرکتهایش در دفاع از ملت ایران غلط بوده است و یا به تحریک خارجیان انجام شده است، به یقین دروغ محض است و این عمل رژیم را در اعترافگیری، پیشاپیش محکوم میکنیم
این دسته از روشهای اعترافگیری از زندانیان، نشات گرفته از تکنیکهای قرون وسطایی و وام گرفته از روشهای استالینی است و ملت ایران با این روشها طی ۳۲ سال گذشته کاملا آشنایی دارد، لذا چنین اعترافاتی بیاعتبار خواهد بود، و نهایتا چیزی از ارزش و اعتبار کروبی نزد مردم ایران نخواهد کاست. تنها پیامد آن بیآبرویی بیش از پیش رژیم جمهوری اسلامی خواهد بود که پیرمرد ۷۵ ساله را وادار به اعترافات دروغین میکند: آیا بر این عمل که گویای حاکمیت دروغ و تزویر و نشانگر اضمحلال یک رژیم خودکامه و جنایتکار است، نام دیگری بهجز پست فطرتی رهبران جمهوری اسلامی، میتوان نهاد؟
۱۳۹۰ شهریور ۴, جمعه
عکس چاوز پس از شیمیدرمانی
هوگو چاوز به منظور نابودی کامل ویروسهای سرطان زا و جلوگیری از بازگشت بیماری، مرحله دوم شیمی درمانی را انجام داد. چاوز در حالی در برابر دوربین خبرنگاران کشورش ونزوئلا ظاهر شد که مویی در سر نداشت. ظاهرا علم و تکنولوژی هنوز قادر نشده است تا از ریزش مو در برابر شیمی درمانی بیماران سرطانی جلوگیرد: خداوند شفایش دهد
برگرفته از خبرگزاری مهر
۱۳۹۰ شهریور ۲, چهارشنبه
توانا بود هر که دانا بود: پس چرا تو ایران، هرآنکه نادانتر است، در راس اموربوده وهرغلطی میخواهد میکند؟
وقتی میگوییم که در کشور ما، ارزشها واژگونه شده است، کلی باید بازخواست پس بدهیم. نمونه بارز آن همین شعر استادِ سخن، حکیم ابوالقاسم فردوسی است که میفرماید: «توانا بود هر که دانا بود». پس چرا تو ایران هر که داناست، دستش بسته است و ناتوان از انجام کاری در جهت مردم و هر آنکه نادانتر است، قدرتی بههم زده است و جزو توانگران محسوب میشود و در راس امور است و هر غلطی میخواهد می کند
۱۳۹۰ مرداد ۳۱, دوشنبه
سیر تحولات در منطقه شدت گرفته است: گوش به زنگ باشید، خبرهای مهمی در راه است
طرح: برگرفته از روزآنلاین
شک نکنید که خبرهای مهمی در راه است. رفتن قذافی و پس از آن سقوط اسد، خواب از چشم سایر دیکتاتورها ربوده است. به باور من آنجا که مردم، حکومت خود را دیگر نخواهند و ادامه آنرا به زیان خود ببینند و با پشتکار خود به دنیا نشان دهند که به غیر از رفتن دیکتاتور گزیری نیست، قدرتهای بینالمللی نیز ناگزیرند به دیکتاتور فشار آورند تا او صحنه را ترک کند. با نگاهی گذرا به سیر حوادث طی هشت ماه نُه ماهه اخیر هر کجا که مردم پای حرفشان ایستادهاند و مصلحتاندیشیها در جهت پیشبرد اهداف جنبش بوده است و نه همسو با ایجاد دودلی و توقف مردم در بیان مطالباتشان، ملت، پیروز میدان بوده است. به مصر، تونس، لیبی نگاه کنید، مردم آنها به پیروزی رسیدند و سپس در سوریه و آخرتر کشورهایی که خودکامگان و مردمفریبان بر آن حکومت میرانند، مردمانشان در صورت پایداری در برابر سرکوب و همدلی به نتیجه خواهند رسید. دوباره تکرار میکنم که خبرهای مهمی در راه است. از منظر حاکمان جمهوری اسلامی اوضاع بد جوری قمر در عقرب است. علاوه بر مسایل منطقه، مهمترین عاملی که سقوط حکومت جمهوری اسلامی را تسریع خواهد کرد، عامل اقتصادی است. از هم اکنون مردم بهگونهای شتابان در پی تبدیل ریال خود به طلا و ارز هستند. در کمتر از سه ماه، کمر حکومت جمهوری اسلامی زیر بار اقتصادِ از نفس افتاده که تماما ناشی از بیبصیرتی علی خامنهای و ندانم کاری اداره کنندگان کشور میباشد، شکسته میشود و صحنههای پیروزی مردم در لیبی و سوریه، در کشور خودمان ایران نیز تکرار خواهد شد، اگر جنبشیها زودتر از نظامیها بجنبند
۱۳۹۰ مرداد ۲۹, شنبه
یک حرکت سوال برانگیز و به باور من یک اتفاق نامنتظره و با اهمیت در بالاترین
امروز لینکی در بالاترین گذاشتم با عنوان «قیمت سکه در سال ۱۳۵۷ برابر با ...» که بلافاصله کاربر«آبنوس» به لینک من رای مثبت اعطا فرمودند و نیز کامنتی گذاشتند بدین مضمون که «من به لینکهای خوب مثبت هم می دهم» و من نیز در پاسخ به مهربانی ایشان کامنت گذاشتم که: « مرسی آبنوس عزیز». در حال حاضر نه اثری از رای ایشان در زیر لینک من مشهود است و نه ابراز نظر طرفین! و رد آن در هیچ کجا قابل پیگیری نیست! میشود کسی توضیح دهد که چه اتفاقی افتاده است؟ آیا این امکان وجود دارد که یک رکورد بهطور کامل توسط کسی از بانک اطلاعاتی بالاترین ناگهان حذف شود؟ سوال اساسی این است که آیا این نگرانی نباید وجود داشته باشد که اشخاص بیمسولیتی به دِیتا بِیسِ بالاترین دسترسی داشته که قادر باشند سر خود تغییراتی در اطلاعات بدهند؟
دو عکس تاریخی آیتالله کاشانی با پیروزمندان ۲۸ مرداد ۱۳۳۲
عکسها گویای پیوند روحانیت بهسرکردگی آیتالله کاشانی با عوامل کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ است. در عکس چهرههای شعبان جعفری معروف به شعبان بیمخ و طیب حاجرضایی که بعدها در جریان قیام ۱۵ خرداد، سر خود را به باد داد، بخوبی مشخص است. طبق اسناد منتشر شده، مشخص گردیده که آیتالله کاشانی با کودتاگران کاملا هماهنگ بوده و میتوان او را مقصر اصلی شکست مصدق و دادگاهی شدن او بهشمار آورد. هر کجا که منافع روحانیت حکم میکرده است با استعمار و جهانخواران رفاقت میکرده اند و منافع ملی و مردم فراموش میشده است
این عکس در شماره ۱۹ مجله ترقی به تاريخ مھر ۱۳۳۲ (کمتر از ۲ ماه پس از کودتا) منتشر شدهاست: شماره ۱-حسین علم ۲-طاهر حاج رضایی ۳-شعبان جعفری معروف به شعبان بیمخ ۴-حسین مهدی قصاب ۵-طیب حاج رضایی۶-اکبر حاج رضایی ۷-سید اکبر خراط به همراه آیتالله ابوالقاسم کاشانی
عکس یادگاری آیتالله کاشانی با پیروزمندان کودتای ۲۸ مرداد - شعبان جعفری معروف به شعبان بیمخ نشسته با ریش مشکی
۱۳۹۰ مرداد ۲۷, پنجشنبه
تسلیت دیگری به علی خامنهای: بشار اسد هم، ظاهرا رفتی شد
به نظر میرسد اسد هم دارد روزهای آخر، نشستن بر مسند قدرت را تجربه میکند. جا دارد به علی خامنهای یک تسلیت محکم گفت، چرا که حیلهگریها و حمایتهایش از اسد به جایی نرسید
خامنهای باید از هم اینک خود را بازنده بزرگ دست آخر این بازی بهشمار آورد. متفکران و بدنه جنبش نیز لازم است کمربندها را سفتتر از گذشته کنند که دورنمای پیروزی برای ملت ایران از هم اکنون قابل رویت است
سرنوشت محتوم تمامی خودکامگان شبیه هم است: دیر و زود دارد اما سوخت و سوز ندارد. آقای خامنهای! به باور من، موقعش رسیده است
علی مطهری: آیا ماموراجرای طرحهای پشت پرده؟
علی مطهری در اظهارات چند روزه اخیرش چه گفته است
راهپیمایی ۲۵ خرداد واکنش طبیعی مردم بوده است
بخشی از اصولگرایان عملا آزادی بيان را قبول ندارند، و این امر ناشی از برداشت آنها از "ولايتفقيه" است
او از رعایت نشدن آزادی بيان درباره نهضت آزادی، اجازه نداشتن خانواده عزتالله سحابی برای برگزاری مجلس ختم او، سخن گفته و رفتار نیروهای امنیتی درباره جلوگیری و فشار بر خانواده آقای سحابی پس از فوت را به "قصاص قبل از جنایت" تشبیه کرده است. او همچنین در مورد مراسم ترحیم سحابی ابراز کرده است: ممكن است يک عده عادی نيامده بودند اما چه اشكالی دارد مراسم بگيرند و چند شعار هم بدهند؟ مگر پايههای نظام ما اينقدر سست است كه از اين امور بترسيم؟
وی «تهمت دزدی به افراد غايب توسط احمدینژاد در مناظرات تلويزيونی» را دارای عواقب بد برای نظام دانسته است و
چرا دولت بايد اشتباه كند و ساعت ۲۲ همان روز اعلام پيروزی كند. چه اشكالی داشت كه مانند دفعات قبل آرای تهران كمكم خوانده میشد؟ بايد آرام آرام رایها تا چند روز بعد خوانده میشد تا هيجانات فروكش كند
تاسیس «جبهه پایداری» شبیه تاسیس مسجد ضرار در صدر اسلام است واعضای این جبهه برداشتی افراطی از ولایت فقیه داشته و به آزادی بیان هم اعتقاد ندارند
***
اگر چه علی مطهری از جنس سایر اصولگرایان است اما حرفهایش هیچگاه همجنس با حرفهای دیگران نبوده است. اینبار او کمی پا را فراتر گذاشته و بهنظرمیرسد ازخطوط قرمزی عبور کرده که برای جناحهای مخالف، قرمزش پررنگتر بود و حساسیتها بیشتر. سخنان اخیر او قابل تامل است و بهسادگی نمیتوان و نباید از کنارشان گذشت. چند حالت متصور متصور است
اول - به لحاظ انتقادهایش به دولت طی دو سال گذشته، علی خامنهای تشخیص داده که او شاید بهتر از سایرین نقش یک واسطهی سیاسی را بازی کند و معترضان خارج از زندان را ترغیب کند که ضمن اعلام سرسپردگی به رهبر، از خر شیطان پایین بیایند و در بازی انتخابات نقشی را به عهده بگیرند، کاری که باهنر و دیگران نتوانستند، به انجام رسانند، به همین لحاظ او ناگزیر است انتقادات خود را رنگ و لعاب تندتری بدهد تا از منظر مردم طرف مقابل راحتتر او را پذیرا باشد
دوم - دستگاههای امنیتی ازاو خواستهاند تا با ابراز این سخنان، تا حدی دل دردمند مردم به ستوه آمده را تسکین بخشد. یعنی مردم با شنیدن این سخنان دلشان خنک شود: این تکنیک قدیمی ایجاد سوپاپ اطمینان اجتماعی است که طی آن بجای اینکه مردم به خیابانها بیایند و اعتراضهای خود را ابراز کنند، کسانی با ظاهر مردمی اما پیوند خورده به حکومت، نقش سخنگویی آنها را بازی میکند و حرفهای دل مردم را بزند. با این روش هم مردم آرامش روحی مییابند و هم در کوتاهمدت خطری برای حکومت پدید نمیآید در همین راستا خود را به مخالفان نزدیک نشان میدهد و قصد میکند به مردم بباوراند که در سمت آنهاست، تا حرفهای بعدی او باورمندانه و با اطمینان بشنوند و کم کم به عنوان سیاستمدار مورد وثوق نسخههایی تجویز کند و مردم نیز از آن تبعیت کنند
سوم - انتخابات نیازمند چند قطبی بودن فضای سیاسی است (حداقل به ظاهر باید دو قطب وجود داشته باشد). حال که همه وفاداران به نظام که در اداره کشور با علی خامنهای اختلاف نظر داشتهاند و یا طرد شدهاند و یا حاضر به پذیرش شرایط خامنهای نیستند، علی مطهری دارد نقش رهبریِ جناح تازهای را بازی میکند که هم اصولگراست و هم منطبق با فرامین رهبر. ماموریت جناح مطهری چالش کردن با جناح تازه بهدوران رسیده جبهه پایداری است برای ارائه لیست نامزد برای انتخابات، و تنور را داغ کردن
چهارم - مطهری واقعا به این نقطه رسیده که بیبصیرتی رهبرش باعث گردید تا وضعیت کشور و ملت به نقطهی کنونی برسد. اما او برای اینکه صداقت و شجاعتش را بتواند به مردم ستمدیده بقبولاند باید کمی بیشتر مایه بگذارد، و به باور من درخواست آزادی زندانیان سیاسی میتواند نخستین گام محکم او باشد
۱۳۹۰ مرداد ۲۵, سهشنبه
معادله ریاضی : «ادعا» ضربدر «عملکرد» همواره مقداریست ثابت
یکی از ویژگیهای دستاندرکاران رژیم، و ذوب شدگان در ولایت وامامان جمعه، ادعاهای توخالی و لاف زندن دائمی است. اگر خوب دقت کنید در سالهای پس از انقلاب، ما مردم مواجه بودهایم بیشتر با ادعا و وعده تا عمل مثبت. اگر زیاد راه دور نرویم، همین حرفهای مفت احمدینژاد در رابطه با نابودی اسرائیل و مدیریت جهانی و هولوکاست و برملا کردن دست مفسدان اقتصادی و نفت را به سفره مردم آوردن و نبودن حتا یک فقیر در ایران و ... همه و همه فقط ادعا بوده است و بس. حتما آنها نمیدانند که معادله معروفی وجود دارد که هم ریاضی است و هم حقیقتی در آن نهفته است: «ادعا» ضربدر «عملکرد» همواره مقداریست ثابت، یعنی هرچه ادعای کسی بیشتر باشد قطعا دانش و عملکردش پایینتر است و بالعکس ..... توضیحات بیشتر: چون پاسخ معادله را همواره مقداری ثابت مثلا برابر ۱۰۰ میانگاریم، لذا هردو پدیدهایکه در هم ضرب شوند و مقدارِ پاسخ همواره یکسان بماند، بنابراین با بالا رفتن یکی، دیگری پایین میرود و بالعکس! مثال زیر
aXb = 100
aXb = 100
عملکرد = همواره مقداریست ثابت X ادعا
۱۳۹۰ مرداد ۲۴, دوشنبه
موزه هنرهای معاصر و تئاتر شهر، آبروی فرهنگی جمهوری اسلامی: یادگاری از دوران قبل از انقلاب
موزه هنرهای معاصر تهران یکی از موزههای شهر تهران است. این موزه در سال ۱۳۵۶ خورشیدی (۱۹۷۷ میلادی) در گوشه غربی پارک لاله و در زمینی به مساحت ۲۰۰۰ متر مربع (به جز باغ تندیسها) بنا شد. این موزه شامل مهمترین و جامعترین مجموعه از هنر غربی در قارهٔ آسیا است
معماری موزه مجموعهای است از سنت، مدرنیسم و اندیشه فلسفی که به دست معمار ایرانی کامران دیبا طراحی شدهاست. هشتی، چهارسو و گذرگاهها از جمله عناصر چشمنواز این مجموعه بدیع به شمار میرود. همچنین تأثیر بادگیرهای یزد بر معماری مجموعه واضح است. هشت نگارخانه موزه که با اختلاف سطحی بی نظیر نسبت به هم بنا شدهاند، بیننده را در مسیری چرخشی گرداگرد فضای اصلی موزه میگردانند؛ این مسیر به گونهای طراحی شدهاست که انتهای هشتمین و آخرین نگارخانه به هشتی یا همان نگارخانه اول باز میگردد
در دل هشتی موزه اثری از هنرمند ژاپنی، نوریوکی هاراگوچی قرار دارد که از روغن و پولاد ساخته شدهاست. در میانه یکی از گذرگاهها اثری از هنری مور قرار دارد و فضای سبز اطراف موزه به نام باغ تندیس آثار حجمی هنرمندانی نظیر پرویز تناولی، هنری مور و آلبرتو جاکومتی قرار دارد
در گنجینه دائمی موزه بیش از ۳۰۰۰ اثر ارزشمند و یگانه از نخبگان هنرهای تجسمی ایران و جهان نگهداری میشود. در سال ۱۳۸۳ و ۱۳۸۴ این گنجینه به طور کامل در نمایشگاهی با عنوان جنبش هنر مدرن، به نمایش درآمد: مارک شاگال، جکسون پولاک، خوان میرو، پابلو پیکاسو، لوئیس والتات، واسیلی کاندینسکی، مارسل دوشان و سالوادور دالی از جمله هنرمندان نامی خارجی هستند که آثارشان در این موزه نگهداری میشود
موزه هنرهای معاصر به جز ۸ نگارخانه اصلی، دارای چندین بخش جنبی نیز میباشد که از جمله آنها میتوان به سینماتک، بایگانی و گنجینه آثار هنری، کتابخانه تخصصی، کتابفروشی تخصصی و کافه اشاره کرد
***
مجموعه تئاتر شهر تهران بزرگترین مجموعه نمایش تئاتر ایران است که در تهران ساخته شد. مجموعه تئاتر شهر در سال ۱۳۴۶ توسط مهندس اميرعلی سردار افخمی طراحی شد و ساخت آن پنج سال به طول انجاميد. تئاتر شهر با قطعه باغ آلبالو آنتوان چخوف به کارگردانی آربی آوانسیان گشوده شد. در آغاز تاتر شهر و اجرای تاترها زیر سرپرستی سازمان جشن هنر شیراز بود ولی پس از چندی به سازمان رادیو تلویزیون ملی ایران واگذار شد. پس از انقلاب، سرپرستی آن به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی واگذاشته شد
این مجموعه از معماری زیبایی برخوردار است و جزء میراث فرهنگی کشور محسوب میشود. مجموعه تئاتر شهر در چهار راه ولی عصر (تقاطع خیابان انقلاب و خیابان ولی عصر) در مجاورت پارک دانشجودر تهران قرار گرفته است و محوطه سنگ فرشی وسیع و زیبایی دارد. بنای زیبای تاتر شهر به شکل دایره و بر اساس طرحی از بیژن انصاری است. این ساختمان در محلی که پیشتر کافه شهرداری خوانده میشد، ساخته شد و درسال ۱۳۵۰ گشایش یافت. تئاتر شهر همچنین، دارای یک کتابخانه تخصصی هنر است که هنرمندان، متخصصان و دانشجویان تاتر، و هنرجویان کارگاههای نجاری و خیاطی از آن استفاده میکنند
مجموعه تئاتر شهر دارای ۷ سالن است
سالن اصلی - گنجایش ۵۷۰ نفر
سالن چهارسو - گنجایش ۱۲۰ الی ۴۰۰ نفر که تغییر حجمدکور و صحنه امکان تغییر گنجایش را میدهد
سالن شماره دو - گنجایش ۱۰۰ نفر
سالن قشقایی که معمولاً برای تمرین از آن استفاده میشود
سالن سایه
تالار کوچک
کارگاه نمایش
گاهی نیز در کافه تریای سالن اصلی نمایشی اجرا میشود و یا نمایشنامه خوانی برگزار میشود
طرح تئاتر شهر شباهت ظاهری خیرهکنندهای به ساختمان «تالار بکمن» در انستیتو تکنولوژی کالیفرنیا دارد
منبع: برگرفته از ویکیپدیای فارسی
***
موزه هنرهای معاصر تهران و تئاتر شهر، آبروی فرهنگی جمهوری اسلامی: یادگاری از دوران قبل از انقلاب که هردو به کوشش و ابتکار فرح پهلوی بنا شد
۱۳۹۰ مرداد ۲۳, یکشنبه
عکس تقلبی فارس نیوز از کشوری غیر انگلیسی زبان با عنوان سركوب گسترده قيام مردمی توسط پلیس انگلیس
به تابلو «ایست» توجه کنید
باید
STOP
باشد به جای
PARE
بنابراین کشورِ در عکس، انگلستان نیست و فارس نیوز دارد به مردم دروغ میگوید
تصویر زیر بیانگر وجود عکس در سایت فارس نیوز است
۱۳۹۰ مرداد ۲۱, جمعه
مثلث ریق: این سه تن، دارند ملت مظلوم و دردمند سوریه را قصابی می کنند
از راست: محمود احمدینژاد - بشار اسد - سید حسن نصرالله
این سه تن کسانی هستند که نوکرصفتانه، هر چه اربابشان بگوید، آنرا بهمورد اجرا میگذارند. این سه تن دستشان به خون مردم منطقه آلوده است. آین سه تن نمیگذارند که آب خوش از گلوی مردم منطقه پایین رود. این سه تن کسانی هستند که در عوامفریبی استادند. این سه تن دستشان در یک کاسه است و تاثربرانگیز آنکه از طریق علی خامنهای، ثروت ملت ایران را چپاول کرده یا بهباد فنا دادهاند. این سه تن طرفدار آشوب و جنگند. دُم این سه تن بههم وصل است، با رفتن یکی از این سهتن، دوتای دیگر نیز رفتنی هستند. انتظار میرود، این سه تن، پس از پیروزی مردم بر خودکامگی، و با حکم دادگاه جنایت علیه بشریت، خیلی زود باید ریق لعنت را سرکشند
۱۳۹۰ مرداد ۲۰, پنجشنبه
۱۳۹۰ مرداد ۱۹, چهارشنبه
۱۳۹۰ مرداد ۱۸, سهشنبه
آقای باهنر! برو این دام بر مرغ دگر نِه: نمایندگان ملت قبلا انتخاب شدهاند و مجلس را در زندانها تشکیل دادهاند
باهنر نایب رییس مجلس شورای اسلامی، گفت: قطعاً اصلاحطلبانی که قانون اساسی را قبول داشته و معتقد به نظام جمهوری اسلامی هستند، میتوانند و باید هم در انتخابات شرکت کنند و اصلاً ما از این اصلاحطلبان خواهش میکنیم که در انتخابات شرکت کنند - به نقل از آفتاب نیوز
***
آقای باهنر! برو این دام بر مرغ دگر نِه! نمایندگان ملت ایران همانهایی هستند که پس از انتخابات ۸۸ بدستور ارباب شما، هم شکنجه شدند و هم با احکامی شگفتانگیز از سوی دادگاهها روبرو گشتند
آری آقای باهنر! نمایندگان واقعی مردم ایران «نسرین ستوده»ها، «عیسی سحرخیز»ها و «احمدزیدآبادی»ها هستند که به خاطر دفاع از حقوق ملت در زندان بسر میبرند، نه آنهایی که پاچهخوار، کاسهلیس و بلهقربان گوی علی خامنهای میباشند و نه تنها حقوق ملت برایشان اهمیت ندارد که در درجه نخست منافع رهبرشان و بدنبال آن عافیتطلبی خودشان در اولویت است
نمایندگان ملت، آنهایی نیستند که با اخم و تشر خامنهای و ایادی او، مجبور شوند زیر جامه خود را عوض کنند و با دستورات و احکام غیر قانونی رهبرشان دم تکان دهند
نمایندگان ملت، آنهایی هستند که از جان و مالشان مایه گذاشتهاند در راه آزادی و سربلندی مردمانشان، و در این رهگذر هم خود و هم خانوادههایشان در عذابی بسر برند که رژیم جنایتکار برایشان رقم زده است
آقای باهنر! ما دراکثر مناطق کشور نماینده داریم و در حال حاضر زندانها در سرتاسر کشور مجلس قانونگزاری ملت ماست و هرقانونی که به تصویب نمایندگان در بندمان رسد، از سوی ملت لازم الاجرا خواهد بود. به رهبرتان سلام برسانید و بگویید ما تا زمانیکه احمد جنتی نامزدها را انتخاب کند و آزادیخواهان و فعالان سیاسی و رهبران جنبش ملت ایران، در بند دژخیمان اسیر باشند، در هیچ انتخاباتی شرکت نمیکنیم. به او یادآوری کنید که وی یک معذرتخواهی بزرگ بابت بیبصیرتی خودش به ملت بدهکار است و تا بدهکاریاش تسویه نشود، مردم برای انتخاباتی که نتایج آن از پیش، تعیین شده باشد، پشیزی قائل نیستند و در آن شرکت نخواهند کرد
۱۳۹۰ مرداد ۱۷, دوشنبه
همه بودند جز هاشمی رفسنجانی: حرفهای خامنهای بد جور بوی بحران شدید اقتصادی میدهد
در جلسه روز یکشنبه مسولان جمهوری اسلامی با علی خامنهای، همه حاضر بودند جز رفسنجانی که ظاهرا به بهانهای - که بسیار شگفتانگیز مینمود - در آنجا نبود. تجربه نشان داده است آنگاه که رفسنجانی قصد داشته باشد به خامنهای کم محلی کند(ظاهر شدن هاشمی در مراسم افطار کارکنان مجمع تشخیص مصلحت و انتشار عکسهای آن، دلیل بر این مدعاست)، با توجه به آگاهی او از تقویم دیدارهای عمومی خامنهای به سفر میرود یا سر خود را به پروژهای گرم میکند، برخلاف سید محمد خاتمی که یکی دو مرتبهای تمارض کرد و بهدیدار «آقا» نرفت
آنطور که بهنظر میرسد روابط ایندو رفیق قدیمی که تا قبل از انتخابات ۸۸ در هر فرصتی قدمت و کیفیت رفاقت خود را به رخ مسولان و مردم میکشیدند، آنقدر تیره و تار است، که دیگر از ابراز ارادت به یکدیگر حذر میکنند. در تایید وجود کدورت مابین ایندو، میتوان به نکتهای که خامنهای دیروز اشاره کرد مبنی بر اینکه «...برخي سخنان و مطالب به ظاهر مصلحتجويانه كه مدعي از دست رفتن اعتماد مردم به نظام هستند» روی سخن او را اکبر هاشمی رفسنجانی دانست که طی چند نوبت، هشدار داده است که اشتباهات در اداره کشور زیاد است ونیز بگونهای مثلا دلسوزانه اظهار کرده است که نباید کارهایی صورت گیرد، تا اعتماد بین مردم و حکومت از بین برود
در رهگذر این اختلاف که برداشته شدن هاشمی از مسند ریاست خبرگان و سپستر تعیین هیات حل اختلاف بین قوای سهگانه کشور به سرپرستی هاشمی شاهرودی، آنرا ریشهدارتر نموده و تقریبا به مرحلهای رسانده که بازگشت به حالت عادی را ناممکن مینماید، اگر از جمهوری اسلامی چیزی باقی بماند، به باور من بازنده اصلی علی خامنهای خواهد بود که با از دست دادن رفسنجانی به عنوان یکی از بازوهای قدرتمند و با نفوذ، در درون حاکمیت، به تلههایی خواهد افتاد که عاقبت خوشی در انتظارش نمیباشد و اگر عمر این حکومت بهپایان رسد، که با توجه به شرایط بین المللی و داخلی بویژه اوضاع اقتصادی که اقتصاددانان پیشبینی میکنند از سهماهه آینده به بعد اوضاع کشور در بدترین شرایط عمر حکومت جمهوری اسلامی بسر خواهد برد، احتمال آن بسیار زیاد است، هردو در «آتش»ی که توسط مردم برپا خواهد شد، خواهند سوخت
اما با توجه به سخنان خامنهای پیرامون اوضاع وخیم جهانی و تاکیدش بر بررسی نقاط قوت و ضعف در داخل کشور میتوان چنین برداشت کرد، مسایلی طی هفتههای گذشته مطرح شده است که نشان از وحشت راس نظام از اوضاع - اعم از داخلی و بین المللی - دارد. سادهانگاری است که تصور کنیم اوضاع اقتصادی غرب آشفته شود و ترکش آن به کشورهایی با اقتصاد تکمحصولی مانند ایران که تمام درآمدش بر محور فروش نفت استوار است، نخورد. به عبارت روشنتر ایران از نخستین کشورهایی خواهد بود که از پیامد موضوع بحران، آسیب جدی میبیند و سر سالم از آن بیرون نخواهد آورد، ضمن اینکه از منظر تئوریهای مدیریتی، هنگامی که بحث تجزیه و تحلیل نقاط قوت و ضعف از درون بدنه کارشناسی کشور بیرون میآید و در سخنرانی های سیاسی توسط رهبر کشور مطرح می شود، بحران به حد اعلی رسیده است وشرایط بسیار اسفانگیز مینمایاند
۱۳۹۰ مرداد ۱۶, یکشنبه
سو استفاد از مقام و موقعیت و بدنام کردن همه خانواده: دستور اشرف پهلوی برای خرید سگ از فرانسه
چنین سندی و از این دست اسناد نشان از آن دارد که اطرافیان محمد رضا شاه بویژه خواهران و برادرانش، دغدغه ملک و ملت نداشتهاند و پارهای از اقداماتشان که همان زمان هم پنهان نبود، سواستفاده از مقام و موقعیت را به اثبات میرساند، همین رفتارهای عافیتطلبانه، یکی از دلایل بدنام شدن خانواده پهلوی را در پی داشت، اگرچه باید جانب انصاف را نگهداشت بطوریکه در آن زمان کارهای مثبت نیز بسیار صورت گرفت - چه در دوره رضاشاه و چه هنگام سلطنت محمدرضا شاه - و بودند بسیار کسان دیگری از اطرافیان پهلویها و علاقمندان به رضا شاه و محمد رضاشاه که بر آبادانی کشور و سرافرازی مردم پایمیفشردند و نیز تکنوکراتهایی در لباس وزارت و مشاورت که جز خدمت چیز دیگری در سر نمیپروراندند اما از این نکته نیز نباید غافل ماند که چنین سواستفادههایی با شکل و محتوای دیگر طی ۳۳ سال استقرار جمهوری اسلامی میتوان بهوفور در میان اسناد اداری و بیت رهبری و دفتر ریاست جمهوری و حتا در مدارک خرده پاهای وابسته به حکومت یافت
بهر حال باهم نگاه میکنیم به تصویر سند مربوطه و متن رونویسی شده از روی آن
دفتر واحضرت اشرف پهلوی
تاريخ: ۱۳۲۷/۳/۳۰
شماره: ۹۶۱
تاريخ: ۱۳۲۷/۳/۳۰
شماره: ۹۶۱
سفارت كبرای شاهنشاهی ايران در پاريس - آقای دكتر فروهر
بر حسب فرموده والاحضرت شاهدخت اشرف پهلوی ابلاغ مینماید دستور بفرمایید یک سگ کانیش
(Canic)
از نوع قصير
(Nain)
از مغازه سگفروشی واقع در خيابان شانزهليزه يا هرنقطه دیگری که سراع داشته باشند ابتیاع نموده و با بهترین و اولین وسیله به تهران ارسال دارند. چون این سگها سه قسم
(Royal) (Moyen) (Nain)
هستند مخصوصاً اين سگ بايد از نوع
(Nain)
رنگ آن حتيالامكان خاكستري و الا سياه باشد سن آن بيش از دو ماه نباشد دقت نمايند كه كوچكترين و قشنگترين آن انتخاب شود موهاي آن مجعد و پيچيده باشد در صورتي كه از اين نوع يعني
(Nain)
وجود نداشته باشد نوع ديگري مثلاً كانيش متوسط
(Moyen)
مورد احتياج نميباشد.ضمناً اگر آقای دكتر صفوی كه عازم تهران خواهند شد زودتر از وسيله مطمئن ديگری حركت نمايند به وسيله ايشان ارسال دارند. بديهي است كوشش خواهند نمود كه از هر محل كه ممكن باشد سگ مورد احتياج را با مشخصات بالا خريداری نمايند. بهاء آن را نيز معلوم و مرقوم دارند كه تأديه گردد.
رئيس دفتر والاحضرت اشرف
ايزدی - امضاء
رئيس دفتر والاحضرت اشرف
ايزدی - امضاء
برگرفته از سایت حقانیت سبز
۱۳۹۰ مرداد ۱۴, جمعه
۱۳۹۰ مرداد ۱۲, چهارشنبه
قابل توجه علی خامنهای، مجتبی خامنهای، حداد عادل، احمدینژاد و سایر همدستان دیکتاتور
عکسهایی که میبینید مربوط است به قفسی که حسنی مبارک و فرزندانش در درون آن جای گرفتهاند و طی آن در دادگاهی که تشکیل شده پاسخگوی اتهاماتی هستند که طی دوران حکومت بر مصر بر او وارد شده است. این تصاویر به مثابه آیینهای است که همه حاکمان خودکامه میتوانند خود را در آن تصور کنند: قابل توجه علی خامنهای، مجتبی خامنهای، حداد عادل، احمدینژاد و سایر همدستان دیکتاتور از جمله حسین شریعتمداری، پاسدار نقدی، پاسدار رادان، جنتی، احمد خاتمی، سعید مرتضوی، بشار اسد و الی آخر... این سرنوشتی است که بزودی برای شما دژخیمان رقم خواهد خورد
۱۳۹۰ تیر ۱۰, جمعه
علی خامنهای و بشار اسد را باید به یک گاری بست
علی خامنهای، که به مناسبت عید مبعث سخن میگفت دوباره دولت آمریکا را متهم کرد که با "شبیه سازی" قیام های مردمی اخیر برخی از کشورهای عربی و شمال آفریقا، در سوریه، قصد دارد دولت این کشور را دچار مشکل کند. وی گفت: "سوریه در خط مقاومت قرار دارد و ماهیت حوادث آن با ماهیت حوادث دیگر کشورهای منطقه متفاوت است...". اما نگفت که هزاران نفری که تا کنون توسط بشار اسد به قتل رسیدهاند، و دهها هزار نفری که خانه و کاشانه خود را رها کرده و آواره کشورهای همسایه شدهاند به چه شکلی به امریکاییها پیوند خوردهاند، و اگر سران خیزش مردمی در سوریه با غربیها سر و سری دارند، پس چگونه است که در ناف پایتخت قادر به گردهمآیی و تشکیل کنفرانس مطبوعاتی هستند بدون آنکه بازداشت شوند؟
خامنهای اما اینرا خوب میداند که اگر قبلا مورد فشار یا تهاجم غربیها قرار میگرفت، همدستانش مثل حسن نصرالله و بشار اسد، ممکن بود با تحرکات نظامی جسته و گریخته، و پایگاههایی که در اختیار نیروهای سپاهپاسداران قرار میدادند، مشکلاتی برای غربیها بوجود آورند و موی دماغ شوند، ولی چنانچه حاکمان سوریه، شرشان را از سر مردم سوریه کم کنند و نیروهای پاسدار متعلق به جمهوری اسلامی، نیز مجبور شوند سوریه را ترک کنند، آنوقت حکومتی در سوریه حاکم خواهد شد، که تکلیفش با خامنهای و همدستانش در منطقه روشن خواهد شد و قدرت مانور رژیم جمهوری اسلامی در پیوند با سرکوب ملت ایران در داخل آنقدر کاهش مییابد که تن به تغییر قانون اساسی - آنچه که مورد اتفاق جنبش است - و آمدن دولت منتخب مردم، خواهد داد
بشار اسد در سرکوب مردم سوریه چیزی کم نگذاشته و از آنجا که مردم سوریه آگاهی کامل به یاریهای خامنهای از بابت اعزام نیروهای سرکوبگر وارسال تخهیزات سرکوبگرانه به سوریه دارند، لذا از خامنهای و دارودستهاش نیز بهشدت نفرت دارند
هردوشان - هم خامنهای و هم بشار اسد - مردمشان را مورد ضرب و شتم و کشتار قرار دادهاند، و خودکامگی را به انتها درجه آن رساندهاند، پس آن روز نزدیک است که ما مردمان ایرانی و سوری هردو را زیر کشیم و به یک گاری بندیم
۱۳۹۰ خرداد ۲۵, چهارشنبه
سه عکس تاریخی: ۱ - رضاشاه قبل از پادشاهی، ۲ - علیرضا پهلوی برادر تنی محمدرضاشاه ۳ - ملاقات هیات ایرانی با هیتلر
رضاشاه که در آنزمان به رضا خان معروف بود، در حال نگهبانی از سفارت هلند در تهران - از چپ: رضاخان (ایستاده) و كنوبل وزيرمختاریا سفیرکبیر هلند در ايران (سوار بر اسب). تاریخ گرفتن عکس نامشخص است
عليرضا پهلوی تنها برادر تنی محمدرضا پهلوی، كه در سال ۱۳۳۳ شمسي در يك سانحه پرحرف و حدیث هوايي كشته شد
حسن اسفندياری (محتشمالسلطنه) رئيس مجلس شورای ملی در ملاقات با آدولف هيتلر صدراعظم آلمان (۱۳۲۰-۱۳۱۹) از چپ: موسي نوری اسفندياری (سفير ايران در آلمان)، حسن اسفندياری و آدولف هيتلر
۱۳۹۰ خرداد ۱۳, جمعه
ببینید شرکت نفت را چه کسانی اداره میکردهاند: در مقایسه با آنها، علیآبادی بدرد سرپرستی کاروان حج میخورد و بس
عضویت در شورای جهاد سیستان و بلوچستان
معاونت وزیر راه و ترابری و معاون بنیاد مستضعفان و جانبازان
استاندار خراسان
معاونت عمرانی شهرداری تهران
معاون رییس جمهور و ریاست سازمان تربیت بدنی
ریاست سازمان شیلات
یکبار هم بهعنوان وزیر نیرو از سوی احمدینژاد به مجلس پیشنهاد شد که رای اعتماد نیاورد. در حال حاضر پست تشریفاتی ریاست کمیته ملی المپیک در اختیار اوست و اخیرا نیز به عنوان سرپرست وزارت نفت منصوب شده، که از مهمترین پیامدهای این تصمیم احمدینژاد، بوجود آمدن جو دلسردی و ناامیدی در میان مدیران صدیق و شریف وزارت نفت است
***
بدنبال مستنداتی گشتم تا شاید نقطه اثر مثبتی از دوران کاری پر زرق و برق علیآبادی بیابم، اما چیزی نیافتم. داشتم به عالیرتبههای شرکت نفت در دوران قبل از انقلاب میاندیشیدم. یادم آمد به پرویز مینا، غولی بود در زمینه مسائل نفتی. وی مدیر اجرایی امور بین الملل در شرکت ملی نفت ایران و عضو کمیته استراتژی بلند مدت سازمان اوپک بود، و به لحاظ تخصصش از سال ۱۹۷۹ تا کنون به عنوان مشاور شرکت های بزرگ نفتی به فعالیت مشغول است. اما جا دارد از چند صاحبمنصب دیگر در شرکت نفت پیش از انقلاب نام ببرم، تا موقعیت امروز خود را بیشتر احساس کنیم
دکتر محمود حسابی در سال ۱۳۳۰
مهندس مهدی بازرگان در سال ۱۳۳۱
عبدالله انتظام - ۱۳۳۶ تا ۱۳۴۲ او همان مدیر خردمند و در عین حال صریحالهجهای بود که به عنوان اعتراض به خشونتهای خرداد ۱۳۴۲ از سمت خود استعفا کرد و سالها مورد غضب شاه قرار گرفت. آنقدر انسان درستکار و صالحی بود که در آخرین روزهای حضور شاه در قبل از انقلاب ۵۷ هنگامی که شاپور بختیار نخستوزیری را پذیرفت او نیز عضویت در شورای سلطنت را قبول کرد (کسانی به عضویت این شورا در آمدند که از حسن شهرت بسزایی در میان مردم و رهبران انقلاب برخوردار بودند) و پس از بهمن ۵۷ نیز دوباره ریاست هیات مدیره شرکت نفت را عهدهدار شد
هوشنگ انصاری در سال های ۱۳۵۶ و ۱۳۵۷
دکتر جمشید آموزگار، نماینده ایران در اوپک
***
قحط الرجال که نیست، من اطمینان دارم که در حال حاضر بسیاری از مدیران خوب و لایق و خردمند در همان وزارت نفت و شرکتهای تابعه مشغول بهکار هستند که قادرند دستگاه و تشکیلات نفت کشور که شاهراه حیاتی اقتصاد ماست را با شایستگی اداره کنند، اما بهیقین زیر بار خزعبلات گوییهای امثال احمدینژاد نمیروند و نیز انسانهای درستکاری هستند که اجازه چپاول رسمی و غیر رسمی ثروت ملت را به احدی نمی دهند اما افسوس و صد افسوس که به دلیل عدم وابستگی به هیچ جریان سیاسی، در کناری سر در کار خود مشغولند که اگر بپذیرند به وزارت گمارده شوند، دلگرمی کارکنان زحمتکش دستگاه نفت نیز صد چندان میشود
بهر حال اگر آنهایی که نامشان در این نوشته آمد، با توجه به تحصیلات و تجاربشان، صلاحیت اداره چنین دستگاه عریض و طویلی را داشتهاند، من با شناختی که بیش و کم از محمد علیآبادی دارم، او فقط مناسب سرپرستی کاروان حج است و بس که بیشک از عهدهاش بخوبی ساخته است و در ضمن، هم خدمتی است به هموطنان و هم اجری دارد در آن دنیا و هم شغلی است آبرومند، در غیر اینصورت میتواند به همان کاری که هم تخصصش را دارد و هم علاقه، ادامه دهد: بساز و بفروشی!
۱۳۹۰ خرداد ۱۱, چهارشنبه
هاله سحابی هم رفت: تقدیم کلیپ «سلام ای همه لحظههای جدایی» به بازماندگانش
هاله سحابی متولد ۱۳۳۴ شمسی قرآنپژوه، فعال و زندانی سیاسی و از اعضای انجمن مادران صلح بود. وی در روز خاکسپاری پدرش، عزت سحابی به دست نیروهای امنیتی کشته شد. او در روز تحلیف احمدینژاد، ۱۴ مرداد ۱۳۸۸، در میدان بهارستان پس از ضرب و شتم دستگیر شد. او در شعبهٔ ۲۶ دادگاه انقلاب محاکمه و به دو سال حبس تعزیری و پرداخت جریمهٔ نقدی محکوم گردید. در صفحه فیسبوک عزتالله سحابی، سخنان یحیی شامخی، فرزند هاله سحابی نقل شده که گفتهاست: «موقعی که پیکر مهندس [سحابی] را برای تشییع بیرون آوردیم ماموران جلوگیری کردند و اجازه تشییع ندادند، جر و بحث شدید شد و فضا متشنج بود. خیلی اذیت کردند و بالاخره جنازه را به زور کشیدند و بردند. جنازه را که به زور کشیدند، مادرم افتاد. بیهوش بود، تا دکتر به ما گفت ایست قلبی کرده. مادرم هم رفت». منابع دولتی، علت مرگ او را «ایست قلبی»اعلام کردهاند. در این راستا فریدون سحابی، برادر عزتالله سحابی، در گفتگوی کوتاهی اعلام کرده است ایست قلبی او ناشی از ضربه ای است که به شکم و ریه او وارد شده است. در عین حال یحیی پسر هاله سحابی اعلام کرده است که «درگذشت مادرش بر اثر ضرب و شتم نبوده و علت فوت ایست قلبی بوده است.». اما فریدون سحابی اینکه علت مرگ درگیری و ضرب و شتم نبوده را تکذیب کرده است - منبع ویکیپدیا فارسی
***
به پیشبینی من، با این قتلی که صورت گرفت، سرعت حوادث سیاسی در شهرهای بزرگ رو به فزونی خواهد گذاشت. متن فراخوان فیس بوک 25 بهمن، مهدی کروبی، شهروند سبز و سایر تشکلهای جنبش سبز بدین شرح است : "قرار ما ساعت پنج امروز...حرکت به سوی منزل هاله سحابی که در مراسم خاکسپاری پدر به دست ماموران امنیتی به شهادت رسید...آدرس منزل ایشان را اطلاع رسانی: جنب پل گیشا ابتدای خیابان گیشا. جنب بانک کشاورزی.خیابان نسیم، مجتمع نسیم دانش
نماهنگ زیر را تقدیم میکنم به بازماندگان این خانواده دردمند: با صدای احسان خواجه امیری
اشتراک در:
پستها (Atom)