تازهگیها خبرهای تاملبرانگیز، زیاد میشنویم. مثلا یکی دو روز پیش سایت تابناک مطلبی داشت با عنوان" آیا هنوز هم مذاکرات باید در استانبول برگزار شود؟" که بخشی از آن میپردازد به پیغامهایی که وزیر امور خارجه ترکیه در سفرش به ایران برای حاکمان رژیم جمهوری اسلامی، به ارمغان آورده است. این بخش چنین میگوید: «... تا جايي كه امروز، وزير خارجهاش {ترکیه} هنگام سفر به تهران بسته اقتصادی پيشنهادی به مقامات ايراني ميدهد و از آنها ميخواهد در مقابل، ۱ - دست از حمايت بشار اسد كشيده، ۲ - به مالكی فشار وارد كنند تا طارق الهاشمی به بغداد بازگردد، ۳ - عليه نيروهای فرامنطقهای در خليج فارس ـ آمريكا ـ اقدام نكند و ۴ - سرانجام هم به مذاكره هستهای خود با اروپا بازگردد» تا اینجای کار اهمیت این خبر در این است که آمریکا دارد شرایط خود را برای رها سازی ایران از تحریمها به ایران اعلام میکند و اما از سوی دیگر سایت شرق نیز دو روز پیش مطلبی داشت به نقل قول از سوی سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا پس از سفر وزیر خارجه ترکیه به ایران، با عنوان "پیام تهران رسید، مشاوره با ترکیه آغاز شد". و اما خبر آخر که امروز رسانهای شد، عزیمت علی لاریجانی، مذاکره کننده ارشد پیشین هستهای و رییس فعلی مجلس، امروز راهی ترکیه شد تا به ظاهر پیرامون فقط مسایل هستهای - که مسولش در جمهوری اسلامی کس دیگریست و در غیاب رییس دولت - چانهزنی کند. کنار هم چیدن همین سه خبر که کمتر از یکهفته اتفاق افتاده است می تواند گویای تحرکاتی باشد که جمهوری اسلامی برای بهدر شدن از بحران شدیدی که دست به گریبانِ آن شده، در پیش گرفته است. به گمان من آمریکا دارد از موضع قدرت خواستههای خود را مو به مو به جمهوری اسلامی دیکته میکند و چند برداشت نیز می توان به شرح زیر از آنها متصور شد
اول: هارت و پورتهای مقامات جمهوری اسلامی و خط و نشان کشیدنها، بیشتر، مصرف داخلی دارد، اما در پشت صحنه، خبرهای دیگری در جریان است. چنانچه رژیم از مواضع هسته ای خود عقب نشینی کند، ذلت و خواری ناشی از شکست طرح هستهای علی خامنهای و هزینههای هنگفت تحمیل شده بر مردم ایران طی شش سال اخیر را در این رابطه به اثبات خواهد رساند
دوم: ترکیه به یقین از این واسطهگری منفعت بسیار میبرد، چون با توجه به بسته اقتصادی پیشنهادیاش به ایران، به نظر میرسد حقالزحمهاش از این طریق از سوی ایران پرداخت خواهد شد
سوم: مهمترین امتیازی که طی این رفت و آمدها، برای ایران در نظر گرفته شده و دستگاه تبلیغات رژیم از هم اکنون آنرا در بوق و کرنا کرده، اینست که، محل مذاکرات آتیِ هسته ای بین جمهوری اسلامی و غرب، ترکیه خواهد بود، که این امر نیز بیشتر یک درخواست شکلیست تا محتوایی. اگر قرار باشد چیزی نصیب ایران گردد - که تا حصول نتیجه نهایی از مذاکرات، نمیتوان اظهار نظر قطعیای کرد - چه فرقی میکند که مذاکرات در کجا انجام شود. پس این درخواست سودمندی ویژهای برای مذاکره کنندگان ایرانی نخواهد داشت، مگر هزینه سفر و اقامت که در شرایط بد اقتصادی کشور، نوعی صرفه جویی ارزی محسوب میشود
***
اما براستی سوال اینست که: آیا پروازهای آنکارا - تهران و تهران - آنکارا، به واشنگتن ختم میشود و با چه هزینهای؟ و در این میان کدام سوی مذاکره دست پُر مذاکره را به پایان میبرد؟ وآخر اینکه بالاخره ما نفهمیدیم، آیا آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند، یا غلطهایی کرده است؟ آخرتر اینکه با توجه به مذاکراتِ در جریان در آنکارا، عزیمت ناوهای جنگی بریتانیا و آمریکا به خلیج فارس، چه میزان در روند مذاکرات تاثیر گذار است و آیا جمهوری اسلامی خود را در محاصره کامل نمی بیند و بابت آن هزینهی هنگفتی پرداخت نخواهد کرد که تماما از جیب ملت ایران برون خواهد رفت؟