دو خبر در سوریه به فاصله دو روز: اولی اعلام عفو عمومی توسط قاتل حدود ۶۰۰۰ سوری و دومی شکنجه کودک شیرخوار برای اخذ اعتراف از پدر و مادر سوری. کدام را باید باور کرد. ظاهرا درسهایی که بشار اسد از علی خامنهای گرفته است را دارد خوب پس میدهد! در وقایع پس از انتخابات ۸۸ بسیار دیدیم و شنیدیم که با آزار خانواده دستگیرشدگان، تلاش در درهمشکستن مقاومت بازداشت شدهگان را داشتند. اما اینک بشار پا را فراتر گذاشته و از شکنجه کودک شیرخوار باکی به خود راه نمیدهد. چرا؟ چون با آدمکشیهای او تا کنون برخورد جدی نشده است. آیا هنوز کسی پیدا میشود که عفو عمومی این مردک خونخوار را باور کند؟ شگفتآور اینست که سازمانهای بینالمللی را سکوت مرگآوری فراگرفته است و کسی را ککای هم نمی گزد! آیا سازمان ملل و شورای امنیت مرده است؟ چرا کسی را یارای کمکرسانی به این مردم ستمدیده نیست؟ چه دستان کثیفی در پشت پردهی سیاست در کار است که نمیگذارد از بشار اسد جلوگیرند؟ مرده شوی سازمانهای بینالمللی را ببرند، که تا کنون برای مردم سوریه کاری از پیش نبردهاند