آمدند و گفتند رهبرشان با ادامهی بررسی پرونده اختلاس خیابان فاطمی مخالف است و بیسر و صدا پرونده را به بایگانی سپردند! چرا؟ مگر در بررسی اختلاس مربوطه که با شرکت بیمه پیوند داشت و طی آن میلیاردها تومن جابجا شده بود، چه دستهایی را رو میکرد؟ احمدینژاد و همدستانش از جمله محمد رضارحیمی معاونش دستانشان در این اختلاس ردیابی شده بود. آنها از پولهایی که از این طریق بالا کشیده بودند، مقدمات تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری و در پی آن کودتای انتخاباتی را تدارک دیده بودند. چند نماینده مجلس برای تسویه حسابهای گروهی و نه از سر دلسوزی، پای این پرونده را به میان کشیدند و آنجا که با هشدار احمدینژاد به خامنهای مبنی بر هزینه کردن پولهای اختلاسی در فراهم سازی بستر کودتای انتخاباتی ۸۸ و اثر برجستهی آن در پیروزی کودتا، رهبر دستور توقف ابراز هرگونه حرف و حدیثی را پیرامون این پرونده صادر کرد، به ناگهان همه پا پس کشیدند و پرونده از فضای رسانهها محو گردید
به باور من رو شدن پرونده اختلاسی ۳ هزار میلیاردی که در چند هفته اخیر سر و صدای زیادی به پا کرد، فرصتی برای رژیم فراهم نمود تا سرپوشی برای محو کردن پرونده خیابان فاطمی از اذهان جامعه و نوعی انحراف افکار عمومی از مسایل با اهمیتتری که رژیم با آنها دستبگریبان است، بوجود آید. چنین به نظر می رسد که طرح و پیگیری پرونده اختلاس ۳ هزار میلیاردی به مراتب کمخطرتر از سایر پروندههایی است که به نوعی در آشکارسازی کودتا نقش پر اثر میتواند داشته باشد. حداکثر پیامدی که بررسی پروندهی ۳ هزار میلیاردی میتواند داشته باشد، دراز کردن اختلاس کنندگان و چند مدیر بانک و نهایتا استیضاح یک وزیر گمنام است که نه تنها رژیم را به خطر نمیاندازد که آنرا از منظر عدالتخواهی شهرهی اذهان داخلی مینماید
آقای خامنهای! اگر ریگی در کفش نداری دستور به جریان افتادن پرونده خیابان فاطمی را در یک دادگاه صالحه و نه در پشت درهای بسته، صادر کن تا معلوم شود رییس جمهور محبوب و همفکر شما چگونه به رییسالوزرایی دست یافت و نیز آشکار شود چه کسانی بصیرت داشتهاند و چه کسانی بیبصیرت بودهاند